آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۶ شهریور ۱۴۰۴

    Formality

    fɔːˈmælət̬i fɔːˈmæləti

    معنی formality | جمله با formality

    noun

    رسمیت، تشریفات، رعایت آداب و رسوم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    The formality of the ceremonies impressed her.

    رسمیت مراسم او را تحت‌تأثیر قرار داد.

    the formality of his poetic style

    اسلوب‌مندی سبک شعر او

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He doesn't like formality.

    او از تشریفات خوشش نمی‌آید.

    legal formalities

    تشریفات قانونی

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد formality

    1. noun convention, custom
      Synonyms:
      tradition custom form rule rite ritual ceremony procedure conventionality stereotype gesture service rubric liturgy academism matter of form officialism red tape solemnity convenance solemnness rituality
      Antonyms:
      informality
    1. noun etiquette, protocol
      Synonyms:
      propriety decorum protocol correctness conventionalism formalism politesse punctiliousness ceremoniousness p’s and q’s honors mummery
      Antonyms:
      informality

    لغات هم‌خانواده formality

    • noun
      formality, formalization
    • adjective
      formal
    • verb - transitive
      formalize
    • adverb
      formally

    سوال‌های رایج formality

    معنی formality به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «formality» در زبان فارسی به «رسمیت» یا «تشریفات» ترجمه می‌شود.

    «Formality» به مجموعه‌ای از قواعد، آداب یا اقدامات رسمی گفته می‌شود که معمولاً در موقعیت‌های اجتماعی، اداری یا قانونی رعایت می‌شوند. این مفهوم می‌تواند به یک روند بوروکراتیک مانند پر کردن فرم‌های رسمی اشاره داشته باشد، یا به رفتارهای اجتماعی مثل سلام‌ و احوال‌پرسی‌های تشریفاتی و تعارف‌های متداول مربوط شود. در اصل، «formality» نوعی رفتار یا اقدام است که بیشتر به‌دلیل عرف و ضرورت‌های اجتماعی یا قانونی انجام می‌شود، نه لزوماً به‌دلیل احساس یا نیاز شخصی.

    از منظر اجتماعی، «formality» ابزار حفظ نظم و احترام در تعاملات میان افراد به شمار می‌رود. مثلاً در یک جلسه کاری، استفاده از عنوان‌ها و خطاب‌های محترمانه یا پوشیدن لباس رسمی بخشی از «formality» است. در چنین شرایطی، رعایت این موارد باعث ایجاد فضایی حرفه‌ای و منظم می‌شود و جایگاه و نقش افراد را مشخص‌تر می‌سازد.

    از دید حقوقی، «formality» می‌تواند به روندها و الزامات رسمی اشاره کند که برای اعتبار قانونی یک قرارداد، سند یا تصمیم ضروری است. به‌عنوان نمونه، امضای اسناد رسمی در حضور شاهد یا ثبت یک قرارداد در دفترخانه بخشی از «formalities» قانونی محسوب می‌شود. بدون رعایت این جزئیات، سند یا قرارداد ممکن است فاقد اعتبار حقوقی باشد.

    با این حال، «formality» همیشه با نوعی دوگانگی همراه است. از یک سو، رعایت آن نشانه احترام و پایبندی به قواعد اجتماعی است، اما از سوی دیگر، گاهی ممکن است خشک، غیرضروری یا حتی مانعی برای ارتباط صمیمانه و آزادانه به نظر برسد. به همین دلیل، بسیاری از افراد در موقعیت‌های غیررسمی ترجیح می‌دهند از «formality»‌های بیش‌ازحد پرهیز کنند.

    «formality» را می‌توان بازتابی از ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و قانونی دانست که تعاملات انسانی را هدایت می‌کنند. این مفهوم هم جنبه مثبت دارد، چون باعث ایجاد چارچوب و احترام متقابل می‌شود، و هم جنبه محدودکننده، زیرا می‌تواند صمیمیت و خودانگیختگی روابط انسانی را کاهش دهد.

    ارجاع به لغت formality

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «formality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/formality

    لغات نزدیک formality

    • - formalism
    • - formalistic
    • - formality
    • - formalization
    • - formalize
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین کردن وهله
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.