فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Formalistic
fɔrˈməˌlɪstɪk
fɔːˈməlɪstɪk
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
صورت‌گرایانه، شکل‌گرایانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her formalistic writing style impressed the professors.
سبک نگارش صورت‌گرایانه‌ی او اساتید را تحت‌تأثیر قرار داد.
He was known for his formalistic approach to problem-solving, always following strict procedures.
او به‌خاطر رویکرد صورت‌گرایانه‌اش در حل مسئله که همیشه از رویه‌های سخت‌گیرانه پیروی می‌کرد، شهرت داشت.
ارجاع به لغت formalistic
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «formalistic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/formalistic
لغات نزدیک formalistic
- - formalin
- - formalism
- - formalistic
- - formality
- - formalization