آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Rubric

ˈruːbrɪk ˈruːbrɪk

معنی rubric | جمله با rubric

noun adjective

عنوان، سرفصل، عنوانی که با حروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد، خط قرمز، روال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The rubric of "democracy" is now used for all kinds of political regimes.

اکنون عنوان «دمکراسی» را برای انواع رژیم‌های سیاسی به کار می‌برند.

Calligraphy is an art form with its own particular rubrics.

خوش‌نویسی نوعی هنر با معیارهای مخصوص به خودش است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

rubric day

روز تعطیل (که در تقویم با حروف قرمز می‌نویسند)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rubric

  1. noun a heading that names a statute or legislative bill; may give a brief summary of the matters it deals with
    Synonyms:
    title statute title
  1. noun an explanation or definition of an obscure word in a text
    Synonyms:
  1. noun a code or set of codes governing action or procedure, for example

ارجاع به لغت rubric

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rubric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rubric

لغات نزدیک rubric

پیشنهاد بهبود معانی