آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Practice

ˈpræktɪs ˈpræktɪs

گذشته‌ی ساده:

practiced

شکل سوم:

practiced

سوم‌شخص مفرد:

practices

وجه وصفی حال:

practicing

شکل جمع:

practices

معنی practice | جمله با practice

noun uncountable B2

عمل، اجرا

It seemed like a good plan, but in practice it failed.

به نظر نقشه‌ی خوبی می‌آمد؛ ولی در عمل با شکست مواجه شد.

To put our plans into practice requires money as well as hard work.

به انجام رساندن نقشه‌های ما مستلزم داشتن پول و همچنین کار زیاد است.

noun countable uncountable C2

عادت، رویه، سنت، رسم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Wearing uniforms is a standard practice in many schools.

پوشیدن لباس فرم در بسیاری از مدارس، رویه‌ی معمولی است.

It’s a common practice to remove shoes before entering someone’s home in Japan.

در ژاپن، عادت است که قبل‌از ورود به خانه‌ی کسی، کفش‌ها را درآورند.

noun countable uncountable A2

تمرین، ممارست

Choir members are required to attend practice twice a week.

اعضای گروه کر موظفند دو بار در هفته در تمرین شرکت کنند.

Regular practice is essential for mastering a new language.

تمرین منظم برای تسلط بر زبان جدید ضروری است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to be out of practice

تمرین نداشتن

... night and day there was practice and repetition

... شب و روز تمرین و تکرار بود

piano practice

تمرین پیانو

noun countable

مطب، حرفه، کلینیک، مرکز تخصصی

He started his medical practice after completing his residency.

او پس‌از پایان دوره‌ی رزیدنسی، مطب پزشکی خود را راه‌اندازی کرد.

Their law practice has been serving clients for over 50 years.

دفتر حقوقی آن‌ها بیش از ۵۰ سال است که به مشتریان خدمات می‌دهد.

verb - intransitive verb - transitive B2

تمرین کردن، ممارست کردن

شکل نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی: practise

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

مشاهده

She practises the violin every day.

او هر روز ویولن تمرین می‌کند.

He practices basketball everyday.

هر روز بسکتبال تمرین می‌کند.

verb - intransitive verb - transitive

(به‌ کاری) پرداختن

شکل نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی: practise

She practised medicine for 20 years.

او ۲۰ سال به طبابت پرداخت.

How long have you been practising as a dentist?

چند وقت است که به‌عنوان دندان‌پزشک مشغول به کار هستید؟

verb - transitive

عمل کردن، ادا کردن، انجام دادن (به‌طور منظم و اغلب بر اساس عرف یا مذهب یا مجموعه‌ای از قوانین یا به‌عنوان عادت)

شکل نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی: practise

The new government has promised all citizens the right to practise their religion.

حکومت جدید به همه‌ی شهروندان وعده داده است که حق دارند آن‌ها به دین خود عمل کنند.

Practicing safe sex is an important way of avoiding HIV infection.

برقراری و انجام رابطه‌ی جنسی ایمن یکی از راه‌های مهم برای جلوگیری از ابتلا به HIV است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد practice

  1. noun business; clientele of business
    Synonyms:
    work profession career vocation clients patients
  1. verb repeat action to improve
  1. verb carry out; undertake
    Synonyms:
    do execute perform fulfill apply pursue engage in function carry on put into effect follow observe work at live up to ply specialize in

Collocations

in practice

در عمل

put into practice

به مرحله‌ی انجام رساندن، جامه‌ی عمل پوشاندن

Idioms

make a practice of

از روی عادت یا رسم انجام دادن، معمولاً انجام دادن

practice makes perfect

کار نیکو کردن از پر کردن است

practice what you preach

آنچه را که به دیگران پند می‌دهی، خودت هم انجام بده/ اول خودت را اصلاح کن، بعد دیگران را

put into practice

به مرحله‌ی انجام رساندن، جامه‌ی عمل پوشاندن

لغات هم‌خانواده practice

  • verb - transitive
    practice

سوال‌های رایج practice

گذشته‌ی ساده practice چی میشه؟

گذشته‌ی ساده practice در زبان انگلیسی practiced است.

شکل سوم practice چی میشه؟

شکل سوم practice در زبان انگلیسی practiced است.

شکل جمع practice چی میشه؟

شکل جمع practice در زبان انگلیسی practices است.

وجه وصفی حال practice چی میشه؟

وجه وصفی حال practice در زبان انگلیسی practicing است.

سوم‌شخص مفرد practice چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد practice در زبان انگلیسی practices است.

ارجاع به لغت practice

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «practice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/practice

لغات نزدیک practice

پیشنهاد بهبود معانی