گذشتهی ساده:
practicedشکل سوم:
practicedسومشخص مفرد:
practices(مربوط به رعایت تعالیم و احکام دینی و نظام اعتقادی و غیره) اهل عمل
a practising Muslim
مسلمانی اهل عمل
a practicing Catholic
کاتولیکی اهل عمل
(در یک شغل خاص) فعال
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a practising doctor
پزشکی فعال
a practising solicitor
مشاور حقوقی فعال
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «practicing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/practicing