حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Practise Medicine
معنی practise medicine | جمله با practise medicine
collocation
طبابت کردن / پزشکی کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He has been practising medicine for over 20 years.
او بیش از ۲۰ سال است که طبابت می کند.
She decided to practise medicine in a rural area.
او تصمیم گرفت در یک منطقه روستایی طبابت کند.
ارجاع به لغت practise medicine
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «practise medicine» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/practise-medicine
لغات نزدیک practise medicine
- - practicing
- - practicum
- - practise medicine
- - practise taking a penalty
- - practitioner