آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Try Out

ˈtraɪ.aʊt ˈtraɪ.aʊt

معنی try out | جمله با try out

phrasal verb

آزمودن، امتحان کردن

Don't forget to try out the equipment before setting up the experiment.

فراموش نکن پیش از انجام آزمایش تجهیزات را امتحان کنی.

I’m trying out a new computer.

دارم رایانه جدید را آزمایش می‌کنم.

phrasal verb

پرو کردن، پا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Try on the shoes to see if they fit.

کفش‌ها رو پات کن ببین اندازته.

What a gorgeous dress - why don't you try it on for size.

چه لباس قشنگی. می‌خوای پرو کن ببین اندازه‌ت می‌شه؟

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد try out

  1. verb evaluate, test
    Antonyms:

ارجاع به لغت try out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «try out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/try-out

لغات نزدیک try out

پیشنهاد بهبود معانی