فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Audition

ɑːˈdɪʃn ɔːˈdɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    auditioned
  • شکل سوم:

    auditioned
  • سوم شخص مفرد:

    auditions
  • وجه وصفی حال:

    auditioning
  • شکل جمع:

    auditions

معنی و نمونه‌جمله

  • noun adverb C1
    شنوایی، قدرت شنیدن، شنیدن، استماع، آزمایش هنرپیشه، سامعه
    • - He auditioned for the role of Hamlet.
    • - او برای بازی در نقش هاملت هنر آزمایی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد audition

  1. noun test of ability
    Synonyms: audience, demo, hearing, reading, trial, try on, tryout

ارجاع به لغت audition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «audition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/audition

لغات نزدیک audition

پیشنهاد بهبود معانی