شکل جمع:
auditorsمأمور رسیدگی، ممیز حسابداری، شنونده، مستمع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an auditor of the tax office
ممیز ادارهی مالیات
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «auditor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/auditor