امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bookkeeper

ˈbʊkˌkipər ˈbʊkkiːpə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    bookkeepers

معنی

noun
دفتردار، حسابدار، ثبات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bookkeeper

  1. noun accountant
    Synonyms:
    clerk auditor CPA bean counter

ارجاع به لغت bookkeeper

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bookkeeper» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bookkeeper

لغات نزدیک bookkeeper

پیشنهاد بهبود معانی