Bookish

ˈbʊkɪʃ ˈbʊkɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more bookish
  • صفت عالی:

    most bookish

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective
(شخص) اهل کتاب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective
(سبک، بیان) کتابی، لفظ قلم، نامتداول
- Bookish learning on business is no guarantee of success in the bazaar.
- دانش کتابی درباره‌ی تجارت تضمین موفقیت در بازار نیست.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bookish

  1. adjective scholarly
    Synonyms: academic, learned, pedantic, studious, scholastic, brainy, intelligent, smart, literary
    Antonyms: ignorant, unschooled, stupid

ارجاع به لغت bookish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bookish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bookish

لغات نزدیک bookish

پیشنهاد بهبود معانی