امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Scholastic

    skəˈlæstɪk skəˈlæstɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun adjective
    ( scholastical ) مدرسه‌ای، آموزشگاهی، استادانه، دقیق

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - scholastic aptitude test (SAT)
    - آزمون استعداد تحصیلی
    - scholastic football games
    - مسابقات فوتبال دبیرستانی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد scholastic

    1. adjective Characterized by a narrow concern for book learning and formal rules, without knowledge or experience of practical matters
      Synonyms:
      academic literary bookish donnish formalistic educational inkhorn learned pedantic pedantical lettered versed
    1. adjective Having great learning; said of people
      Synonyms:
      lettered
    1. noun A person who pays more attention to formal rules and book learning than they merit
      Synonyms:
      pedant bookworm

    ارجاع به لغت scholastic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «scholastic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/scholastic

    لغات نزدیک scholastic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return