امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Lettered

    American: ˌhændˈlet̬ərd British: ˈletəd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective A1
    دانا، فاضل، عالم، فرهنگی، باسواد، حرفی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد lettered

    1. adjective Having an education
      Synonyms:
      educated enlightened knowing informed knowledgeable literate learned well-educated well-read
    1. adjective Having or showing profound knowledge and scholarship
      Synonyms:
      erudite learned scholarly wise

    ارجاع به لغت lettered

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lettered» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lettered

    لغات نزدیک lettered

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return