امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Knowledgeable

ˈnɑːlɪdʒəbl ˈnɒlɪdʒəbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more knowledgeable
  • صفت عالی:

    most knowledgeable

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
باهوش، آگاه، بصیر، مطلع، حکیم، فاضل، دانا، باسواد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The knowledgeable doctor was able to diagnose the rare diseases quickly.
- پزشک باسواد می‌توانست به‌سرعت بیماری‌های نادر را تشخیص دهد.
- The chef is highly knowledgeable about different cooking techniques.
- سرآشپز از تکنیک‌های مختلف آشپزی به خوبی مطلع است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد knowledgeable

  1. adjective aware, educated
    Synonyms: abreast, acquainted, alert, appreciative, apprised, au courant, au fait, brainy, bright, brilliant, clever, cognizant, conscious, conversant, discerning, erudite, experienced, familiar, informed, insightful, intelligent, in the know, knowing, learned, lettered, omniscient, perceptive, plugged in, posted, prescient, privy, quick-witted, sagacious, sage, savvy, scholarly, sensible, sharp, smart, sophic, sophisticated, tuned-in, understanding, versed, well-informed, well-rounded, wise, with-it
    Antonyms: ignorant, unaware, uneducated, uninformed

لغات هم‌خانواده knowledgeable

ارجاع به لغت knowledgeable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «knowledgeable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/knowledgeable

لغات نزدیک knowledgeable

پیشنهاد بهبود معانی