امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Insightful

    ˈɪnsaɪtfl ˈɪnsaɪtfl ˈɪnsaɪtfl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more insightful

    • صفت عالی:

      most insightful

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    adjective
    درون‌بین، بابینش، بصیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - an insightful lady
    - بانوی پربصیرت
    adjective
    خردمندانه، درون‌بینانه، بخردانه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد insightful

    1. adjective perceptive
      Synonyms:
      aware alert sharp smart intelligent understanding sensitive observant discerning intuitive keen astute shrewd wise knowing conscious quick knowledgeable penetrating penetrative responsive savvy tuned in awake brainy ear to the ground knows what’s what cute

    لغات هم‌خانواده insightful

    • adjective
      insightful

    ارجاع به لغت insightful

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «insightful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/insightful

    لغات نزدیک insightful

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی