آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Sensitive

ˈsensətɪv ˈsensətɪv

صفت تفضیلی:

more sensitive

صفت عالی:

most sensitive

معنی sensitive | جمله با sensitive

adjective noun countable B2

حساس، نفوذ‌پذیر، دارای حساسیت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a sensitive issue

موضوع حساس

sensitive to allergenic plants

دارای حساسیت نسبت به گیاهان آلرژی‌زا

نمونه‌جمله‌های بیشتر

sensitive about the suffering of the poor

حساس نسبت به رنج فقیران

sensitive nerves

اعصاب حسی

a sensitive experience

تجربه‌ای احساس‌برانگیز

a sensitive ear

گوش حساس

The area around the wound is still very sensitive.

ناحیه‌ی اطراف زخم هنوز خیلی حساس است.

sensitive to moisture

آسیب‌پذیر در رطوبت

She is very sensitive about her heavy weight.

او درباره‌ی وزن زیادش بسیار زود‌رنج است.

She is sensitive to eggs.

او به تخم‌مرغ حساسیت دارد.

a sensitive poet

یک شاعر خوش‌طبع

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sensitive

  1. adjective easily hurt
    Synonyms:
    sore tender painful easily harmed delicate

لغات هم‌خانواده sensitive

سوال‌های رایج sensitive

صفت تفضیلی sensitive چی میشه؟

صفت تفضیلی sensitive در زبان انگلیسی more sensitive است.

صفت عالی sensitive چی میشه؟

صفت عالی sensitive در زبان انگلیسی most sensitive است.

ارجاع به لغت sensitive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sensitive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sensitive

لغات نزدیک sensitive

پیشنهاد بهبود معانی