Impressible

ɪmˈpresəbəl ɪmˈpresəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
تأثیر‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد impressible

  1. adjective penetrable
    Synonyms: susceptible, responsive, yielding, affected, impressionable, responsive, sensitive

ارجاع به لغت impressible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impressible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/impressible

لغات نزدیک impressible

پیشنهاد بهبود معانی