صفت تفضیلی:
more sensibleصفت عالی:
most sensibleحساس، آگاه، معقول، عاقل، عاقلانه، خردمند، آگاهانه، خردمندانه، باشعور، فهمیده، منطقی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
a sensible suggestion
پیشنهاد معقول
sensible of another's grief
حساس نسبت به اندوه دیگری
a sensible man
آدم خردمند
It was not sensible to invite him.
دعوت کردن او عاقلانه نبود.
sensible advice
نصیحت خردمندانه
(لباس و کفش و غیره) مناسب، جور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
to wear sensible clothes for a cold winter day
برای یک روز سرد زمستانی لباس مناسب پوشیدن
محسوس، مشهود، بارز
a sensible rise in the temperature
افزایش محسوس حرارت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sensible» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sensible