امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sagacious

    səˈɡeɪʃəs səˈɡeɪʃəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    دانا، زیرک، عاقل، باهوش، بافراست، هوشمند

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sagacious

    1. adjective smart, judicious
      Synonyms:
      intelligent clever wise sharp keen astute shrewd sensible rational prudent sage knowledgeable perceptive discerning insightful knowing judicious savvy clear-sighted discriminating perspicacious apt canny cool witty acute foxy far-sighted smooth hip gnostic heady cagney sophic astucious sapient
      Antonyms:
      stupid foolish ignorant careless

    ارجاع به لغت sagacious

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sagacious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sagacious

    لغات نزدیک sagacious

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه