خردمند، با عقل و درایت، فهمیده، دانا، اهل تمیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
one of the sapient authorities ...
یکی از بزرگان اهل تمیز ...
If you follow her sapient advice, you will be sure to succeed.
اگر از نصیحت خردمندانهی او تبعیت کنی، مطمئن باش که موفق میشوی.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sapient» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sapient