با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Contemplative

kən- / / ˈkɑːntem- kənˈtemplətɪv / / ˈkɒntəmpleɪtɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
تفکری، وابسته به غور و تعمق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He preferred the contemplative life to the active life.
- او زندگی پر عبادت و تفکر را به زندگی پرفعالیت ترجیح می‌داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contemplative

  1. adjective deep in thought
    Synonyms: attentive, cogitative, in brown study, intent, introspective, lost, meditative, musing, pensive, pondering, rapt, reflecting, reflective, ruminative, speculative, thinking, thoughtful
    Antonyms: disdainful, disregarding, negligent, rejecting, scornful, shallow, unreflective

ارجاع به لغت contemplative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contemplative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contemplative

لغات نزدیک contemplative

پیشنهاد بهبود معانی