امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ruminative

ˈruːməneɪt̬ɪv ˈruːmənətɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

نشخواری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ruminative

  1. adjective Of, characterized by, or disposed to thought
    Synonyms:
    contemplative meditative pensive reflective cogitative deliberative excogitative brooding broody speculative thinking thoughtful musing pondering

ارجاع به لغت ruminative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ruminative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ruminative

لغات نزدیک ruminative

پیشنهاد بهبود معانی