صفت تفضیلی:
more attentiveصفت عالی:
most attentiveمواظب، ملتفت، متوجه، بادقت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Reza was listening to the teacher attentively.
رضا با توجه کامل به آموزگار گوش میداد.
an attentive husband
شوهر مهربان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «attentive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/attentive