مشتاق، آرزومند، مایل، نگران، دلواپس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
solicitous for her children's welfare
علاقهمند به سعادت فرزندانش
solicitous of his sick wife's health
نگران سلامتی همسر بیمارش
solicitous to make friends with her
خواهان دوست شدن با او
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «solicitous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/solicitous