با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Concerned

kənˈsɜrːnd kənˈsɜːnd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    concerns
  • وجه وصفی حال:

    concerning
  • صفت تفضیلی:

    more concerned
  • صفت عالی:

    most concerned

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
(به‌طورمعمول با: in) ذینفع، ذی‌علاقه، درگیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- We are greatly concerned not to offend them.
- بسیار مشتاق هستیم که موجب رنجش آن‌ها نشویم.
adjective
مربوط، مربوطه، درباره‌ی
- We spoke with the authorities concerned.
- با مقامات مربوطه صحبت کردیم.
adjective
نگران، دلواپس
- We are all concerned about his health.
- ما همه نگران سلامتی او هستیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد concerned

  1. adjective worried
    Synonyms: anxious, biting one’s nails, bothered, butterflies in stomach, distressed, disturbed, exercised, in a stew, on pins and needles, perturbed, tied up in knots, troubled, uneasy, upset, uptight, worried sick
    Antonyms: happy, undisturbed, unperturbed, untroubled, unworried
  2. adjective involved with
    Synonyms: active, affected, attentive, caring, down with, implicated, in on, interested, mixed up, privy to, solicitous
    Antonyms: disinterested, inattentive, uncaring, unconcerned, uninvolved

لغات هم‌خانواده concerned

ارجاع به لغت concerned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «concerned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/concerned

لغات نزدیک concerned

پیشنهاد بهبود معانی