آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Untroubled

معنی untroubled | جمله با untroubled

adjective

بی‌دغدغه، بدون تشویش، آسوده‌خاطر، فارغ‌بال، بدون نگرانی، بدون مشکل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

an easy, untroubled life

زندگی راحت و بی‌دغدغه

Once the exams were over, she enjoyed untroubled sleep once more.

پس از پایان امتحانات، بار دیگر توانست از خواب بی‌تشویش خود لذت ببرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد untroubled

  1. adjective calm, peaceful
    Synonyms:
    quiet still peaceful composed serene tranquil steady cool undisturbed unworried unagitated unconcerned unruffled unperturbed unstirred hushed placid unflustered unflappable
    Antonyms:

ارجاع به لغت untroubled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «untroubled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/untroubled

لغات نزدیک untroubled

پیشنهاد بهبود معانی