فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Untroubled

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

بی‌دغدغه، بدون تشویش، آسوده‌خاطر، فارغ‌بال، بدون نگرانی، بدون مشکل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

an easy, untroubled life

زندگی راحت و بی‌دغدغه

Once the exams were over, she enjoyed untroubled sleep once more.

پس از پایان امتحانات، بار دیگر توانست از خواب بی‌تشویش خود لذت ببرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد untroubled

  1. adjective calm, peaceful
    Synonyms:
    quiet still peaceful composed serene tranquil steady cool undisturbed unworried unagitated unconcerned unruffled unperturbed unstirred hushed placid unflustered unflappable
    Antonyms:
    anxious troubled disturbed unnerved

ارجاع به لغت untroubled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «untroubled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/untroubled

لغات نزدیک untroubled

پیشنهاد بهبود معانی