با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Tranquil

ˈtræŋkwəl ˈtræŋkwəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective C1
آرام، آسوده، بی‌جنبش، درحال سکون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tranquil

  1. adjective quiet, peaceful
    Synonyms: agreeable, amicable, at ease, at peace, balmy, calm, collected, comforting, composed, cool, easy, easygoing, even, even-tempered, gentle, halcyon, hushed, lenient, low, measured, mild, moderate, murmuring, pacific, paradisiacal, pastoral, patient, placid, pleasing, poised, possessed, reasonable, restful, sedate, sedative, serene, smooth, sober, soft, soothing, stable, still, tame, temperate, undisturbed, unexcitable, unexcited, unperturbed, unruffled, untroubled, whispering
    Antonyms: chaotic, loud, noisy, turbulent, unpeaceful, violent, wild

ارجاع به لغت tranquil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tranquil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tranquil

لغات نزدیک tranquil

پیشنهاد بهبود معانی