آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Poised

pɔɪzd pɔɪzd

معنی poised

adjective

قرار گرفته، نهاده

adjective

متین، موقر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد poised

  1. verb to remain stationary over a place or object
    Synonyms:
    hung hovered
  1. verb prepare (oneself) for something unpleasant or difficult
    Synonyms:
    supported stabilized steadied balanced braced maintained calmed suspended perched graced
    Antonyms:
    fallen dropped
  1. adjective in full control of your faculties
    Synonyms:
    self-possessed self-collected collected self-contained equanimous

ارجاع به لغت poised

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «poised» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/poised

لغات نزدیک poised

پیشنهاد بهبود معانی