تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(امریکا - عامیانه) 1- عصبی، روان رنجور 2- ناراحت، سردرگم، هاجوواج 3- معتاد به، دچار وسواس نسبت به، سودازدهی
خمار، پاتیل، دچار خماری صبحگاهی (در اثر میگساری شب قبل)
خمار، پاتیل، دچار خماری صبحگاهی (در اثر میگساری شب قبل)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hung» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hung