سومشخص مفرد:
collectsوجه وصفی حال:
collectingدارای حواس جمع، متین، خوددار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Rudaki's collected works
آثار گردآوری شدهی رودکی، کلیات رودکی
Her collectedness charmed everyone.
وقار او همه را مفتون کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «collected» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/collected