آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Collected

kəˈlektɪd kəˈlektɪd

سوم‌شخص مفرد:

collects

وجه وصفی حال:

collecting

معنی collected | جمله با collected

adjective

دارای حواس جمع، متین، خوددار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Rudaki's collected works

آثار گردآوری شده‌ی رودکی، کلیات رودکی

Her collectedness charmed everyone.

وقار او همه را مفتون کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد collected

  1. adjective composed, calm
    Synonyms:
    calm cool quiet easy peaceful tranquil poised confident serene composed still sure easygoing together temperate levelheaded unflappable unruffled unperturbed self-possessed possessed nonchalant sanguine placid unperturbable
    Antonyms:
    worried upset excited agitated disorganized mixed up

لغات هم‌خانواده collected

سوال‌های رایج collected

وجه وصفی حال collected چی میشه؟

وجه وصفی حال collected در زبان انگلیسی collecting است.

سوم‌شخص مفرد collected چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد collected در زبان انگلیسی collects است.

ارجاع به لغت collected

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «collected» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/collected

لغات نزدیک collected

پیشنهاد بهبود معانی