حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Collecting
kəˈlektɪŋ
kəˈlektɪŋ
گذشتهی ساده:
collectedشکل سوم:
collectedمعنی collecting
noun
A2
گردآوری
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد collecting
-
verb assemble or get togetherSynonyms:Antonyms:
-
verb to obtain specimens
-
verb obtain (money)Synonyms:Antonyms:
-
verb to arrange settlement of a debtSynonyms:
-
verb to bring into one place
-
verb to accumulate as a hobby or for study:Synonyms:
-
noun the act of gathering something togetherSynonyms:
سوالهای رایج collecting
گذشتهی ساده collecting چی میشه؟
گذشتهی ساده collecting در زبان انگلیسی collected است.
شکل سوم collecting چی میشه؟
شکل سوم collecting در زبان انگلیسی collected است.
سومشخص مفرد collecting چی میشه؟
سومشخص مفرد collecting در زبان انگلیسی collects است.
ارجاع به لغت collecting
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «collecting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/collecting
لغات نزدیک collecting
- - collected
- - collectible
- - collecting
- - collection
- - collective
