آخرین به‌روزرسانی:

لبو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

چغندر پخته

فونتیک فارسی

laboo
اسم

cooked beet, boiled beet

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

صورتم همیشه مثل لبو قرمز است

My face is always as red as a cooked beet

لبوی خوشمزه

delicious boiled beet

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لبو

  1. مترادف:
    چغندرپخته

ارجاع به لغت لبو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لبو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لبو

لغات نزدیک لبو

پیشنهاد بهبود معانی