صفت تفضیلی:
more togetherصفت عالی:
most togetherبا، با هم، با یکدیگر، متفقاً، به اتفاق، با همدیگر، به ضمیمه، به اضافه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a picnic to bring the whole family together
یک پیکنیک برای دور هم جمع کردن همهی فامیل
He folded and pressed the papers together.
او کاغذها را تا کرد و به هم فشرد.
Ali hit his hands together.
علی دستانش را به هم زد.
They were fastened together by pins.
با سنجاق به هم وصل شده بودند.
He won more money than all the others together.
او از همهی پولی که دیگران برده بودند بیشتر برد.
The family together earned nine hundred dollars a week.
آن خانواده روی هم هفتهای نهصد دلار درآمد داشت.
Students and faculty together presented their demands.
دانشجویان و استادان خواستههای خود را با هم ارائه کردند.
A husband and wife live together.
زن و شوهر با هم زندگی میکنند.
Together they were able to lift the sack of rice.
آنها توانستند با هم کیسهی برنج را بلند کنند.
They fought together in the war.
طی جنگ در کنار همدیگر جنگیدند.
shots fired together
تیرهایی که همزمان شلیک شدند
He refused to talk for weeks together.
هفتههای متوالی از حرفزدن خودداری کرد.
She cried for three nights together.
او سه شب آزگار گریه میکرد.
to add the numbers together
شمارهها را (با هم) جمع بستن
The son gathered his father's writings together and published them.
پسر نوشتههای پدرش را گردآوری کرد و به چاپ رساند.
the child who can't even put a simple sentence together
کودکی که نمیتواند حتی یک جملهی ساده بسازد
The tribe together with its allies could field a large army.
آن قبیله به اتفاق متحدانش میتوانست قشون بزرگی را به رزمگاه بیاورد.
your beauty together with your charm conquered the world...
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت...
دور هم جمع کردن، به توافق رساندن، آشتی دادن
فراخواندن، فراخوان کردن، (برای گردهمایی) دعوت کردن
گرد هم آمدن، دور هم جمع شدن
تجمع کردن، دور هم جمع شدن، گرد آمدن
جمع کردن، سر هم کردن
خود را جمعوجور کردن، اوضاع خود را سروسامان دادن، به زندگی خود نظم دادن، وضعیت خود را بهبود بخشیدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «together» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/together