صفت تفضیلی:
more togetherصفت عالی:
most togetherتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دور هم جمع کردن، به توافق رساندن، آشتی دادن
فراخواندن، فراخوان کردن، (برای گردهمایی) دعوت کردن
گرد هم آمدن، دور هم جمع شدن
تجمع کردن، دور هم جمع شدن، گرد آمدن
متحد بودن، متفق بودن، اتفاقنظر داشتن
سازگاری داشتن، همخوانی داشتن
جمع کردن، سر هم کردن
1- به همراه، همراه با، با هم، به اتفاق
2- علاوهبر
خود را جمعوجور کردن، اوضاع خود را سروسامان دادن، به زندگی خود نظم دادن، وضعیت خود را بهبود بخشیدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «together» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/together