امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Togetherness

təˈɡeðərnəs təˈɡeðənəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
همبستگی، اتحاد، اتفاق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
صمیمیت، دوستی، نزدیکی
noun
زندگی با هم، هم‌زیستی، هم‌بودی، همدمی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد togetherness

  1. noun The state of being friends
    Synonyms:
    fellow-feeling family feeling community of interest affection

ارجاع به لغت togetherness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «togetherness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/togetherness

لغات نزدیک togetherness

پیشنهاد بهبود معانی