فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Toggle

    ˈtɑːɡl ˈtɒɡl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      toggled

    • شکل سوم:

      toggled

    • سوم شخص مفرد:

      toggles

    • وجه وصفی حال:

      toggling

    • شکل جمع:

      toggles

    معنی‌ها

    • noun countable
      toggle, ضامن، میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر، میله عرضی انتهای زنجیر یا بند برای پیچاندن و کنترل آن، میله‌ی کوچکی از چوب یا پلاستیک که برای بستن چیزی از سوراخ یا حلقه استفاده می‌شود
      ضامن، میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر، میله عرضی انتهای زنجیر یا بند برای پیچاندن و کنترل آن، میله‌ی کوچکی از چوب یا پلاستیک که برای بستن چیزی از سوراخ یا حلقه استفاده می‌شود
    • verb - transitive verb - intransitive
      روشن و خاموش کردن یک ویژگی در رایانه با فشار دادن همان دکمه یا کلید
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد toggle

    1. noun A hinged switch that can assume either of two positions
      Synonyms: toggle switch, on-off-switch, on/off switch

    Collocations

    • toggle bolt

      پیچ زانویی، پیچ گیرانداز

    ارجاع به لغت toggle

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «toggle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/toggle

    لغات نزدیک toggle

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری