با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Pastoral

ˈpæstərl ˈpɑːstrəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adjective
    چوپانی، شبانی، روستایی، دشتی، کشیشی
    • - a pastoral scene
    • - صحنه‌ی شبانی
    • - Edmond Spenser was a master of pastoral poetry
    • - ادموند اسپنسر در (نگارش) شعر شبانی استاد بود
    • - pastoral duties
    • - وظایف کشیشی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد pastoral

  1. adjective peaceful, especially referring to the countryside
    Synonyms: agrarian, agrestic, Arcadian, bucolic, countrified, country, idyllic, outland, provincial, rural, rustic, simple, sylvan
    Antonyms: agitated, bustling, busy, urban

ارجاع به لغت pastoral

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pastoral» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pastoral

لغات نزدیک pastoral

پیشنهاد بهبود معانی