آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Countrified

ˈkʌntrɪfaɪd ˈkʌntrɪfaɪd

معنی countrified | جمله با countrified

adjective

( countryfied =) روستایی، روستا‌صفت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Even though he had lived in Tehran for many years, his speech was still rather countrified.

با آنکه سال‌ها در تهران زیسته بود، هنوز هم گفتارش تا اندازه‌ای دهاتی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد countrified

  1. adjective provincial
    Synonyms:

ارجاع به لغت countrified

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «countrified» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/countrified

لغات نزدیک countrified

پیشنهاد بهبود معانی