جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنی و نمونهجملهها
لغات همخانواده
Measured
ˈmeʒərd
ˈmeʒəd
آخرین بهروزرسانی:
۴ فروردین ۱۳۹۹
Adjective
شمرده
- the measured words of a statesman
- سخنان سنجیدهی یک دولتمرد
- a measured response
- پاسخ سنجیده
- Sa'di's measured prose
- نثر آهنگین سعدی
- to walk with a measured tread
- با گامهای شمرده راهرفتن
پیشنهاد و بهبود معانی
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
لغات همخانواده measured
Noun
measure
,
measurement
Adjective
measurable
,
measured
,
measureless
Verb - transitive
measure
Adverb
measurably
لغات نزدیک measured
-
measure up
-
measure up to
- measured
-
measureless
-
measurement
پیشنهاد و بهبود معانی
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری