Measured

ˈmeʒərd ˈmeʒəd
آخرین به‌روزرسانی:
  • Adjective
    شمرده
    • - the measured words of a statesman
    • - سخنان سنجیده‌ی یک دولت‌مرد
    • - a measured response
    • - پاسخ سنجیده
    • - Sa'di's measured prose
    • - نثر آهنگین سعدی
    • - to walk with a measured tread
    • - با گام‌های شمرده راه‌رفتن
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات هم‌خانواده measured

لغات نزدیک measured

پیشنهاد و بهبود معانی