با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Mensurable

ˈmensjʊrəbl̩ ˈmensjʊrəbl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
قابل پیمایش و اندازه‌گیری، پیمودنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mensurable

  1. adjective Capable of being measured
    Synonyms: measurable, assayable, estimable, mensural, measured
    Antonyms: immeasurable

ارجاع به لغت mensurable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mensurable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mensurable

لغات نزدیک mensurable

پیشنهاد بهبود معانی