جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Measurable

ˈmeʒrəbl ˈmeʒrəbl

معنی

قابل اندازه‌گیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد measurable

adjective determinable

Synonyms:

assessable calculable computable quantifiable gaugeable fathomable surveyable weighable mensurable significant material perceptible

Antonyms:

insignificant imperceptible unmeasurable undeterminable

لغات هم‌خانواده measurable

noun
measure, measurement

adjective
measurable, measured, measureless

verb - transitive
measure

adverb
measurably

ارجاع به لغت measurable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «measurable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/measurable

لغات نزدیک measurable

- measly
- measurability
- measurable
- measurably
- measure

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!