۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Measly

ˈmiːzli ˈmiːzli

صفت تفضیلی:

measlier

صفت عالی:

measliest

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective informal

ناچیز، بسیار اندک، کوچک

His measly contribution to the project was disappointing.

سهم ناچیز او در این پروژه ناامیدکننده بود.

The measly size of the apartment felt cramped and uninviting.

اندازه‌ی کوچک آپارتمان احساس تنگی و شلوغی می‌داد.

adjective

پزشکی (آلوده به) سرخک، سرخجه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The measly outbreak in the community raised concerns among health officials.

شیوع سرخک در جامعه باعث نگرانی مقامات بهداشتی شد.

His measly symptoms included a rash and fever, typical of the virus.

علائم سرخک او شامل بثورات پوستی و تب بود که نمونه‌ای از ویروس بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد measly

  1. adjective skimpy
    Synonyms:
    poor scanty meager stingy miserly petty miserable insignificant trivial paltry pathetic mean worthless unimportant trifling niggling contemptible beggarly picayune piddling puny ungenerous valueless pitiful
    Antonyms:
    sufficient abundant plenty satisfactory proficient

سوال‌های رایج measly

صفت تفضیلی measly چی میشه؟

صفت تفضیلی measly در زبان انگلیسی measlier است.

صفت عالی measly چی میشه؟

صفت عالی measly در زبان انگلیسی measliest است.

ارجاع به لغت measly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «measly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/measly

لغات نزدیک measly

پیشنهاد بهبود معانی