( paultry ) آشغال، چیز آشغال و ناچیز، جزئی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
paltry excuses
بهانههای بیخود
a paltry sum
چندر قاز
a paltry trick
ترفند نابکارانه
Those paltry houses they are building are unfit for occupation.
آن خانههای پیزری که آنها میسازند، قابلسکونت نیست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «paltry» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/paltry