امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vile

vaɪl vaɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
گناه‌آمیز، معصیت‌آمیز، خبیثانه، پرگناه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- come God and save my vile body.
- خداوندا بیا و این جسم پرگناه مرا نجات بده.
- a vile trick
- حیله‌ی خبیثانه
adjective
پست فطرت، رذل، فرومایه، فاسد، بداخلاق
- a vile man
- یک مرد رذل
- he associated with the vilest thieves.
- با فرومایه‌ترین دزدان معاشر بود.
adjective
پست، دون، بد، (عامیانه) گند، زننده، ناخوشایند، ناپسندیده
- slaves were in the vilest positions.
- بردگان پست‌ترین موقعیت‌ها را داشتند.
- this vile weather
- آب‌وهوای گند
- her father was in a vile temper.
- پدرش بدجوری عصبانی شده بود.
- he writes vile verse.
- شعرهای بسیار بدی می‌نویسد.
- a vile habit
- عادت ناپسندیده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vile

  1. adjective offensive, horrible
    Synonyms: abandoned, abject, appalling, bad, base, coarse, contemptible, corrupt, debased, degenerate, depraved, despicable, dirty, disgraceful, disgusting, evil, filthy, foul, horrid, humiliating, ignoble, immoral, impure, iniquitous, loathsome, low, mean, miserable, nasty, nauseating, nefarious, noxious, perverted, repellent, repugnant, repulsive, revolting, shocking, sickening, sinful, sleazy, stinking, ugly, vicious, vulgar, wicked, worthless, wretched
    Antonyms: gentle, kind, nice

ارجاع به لغت vile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vile

لغات نزدیک vile

پیشنهاد بهبود معانی