صفت تفضیلی:
more impureصفت عالی:
most impureژیژ، ناپاک، چرک، کثیف، ناصاف، ناخالص، نادرست
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
impure water
آب ناپاک
impure air
هوای کثیف
They considered heathens impure.
آنان کفار را نجس میپنداشتند.
impure thoughts concerning his brother's wife
افکار گنهکارانهی او دربارهی زن برادرش
impure metals
فلزات غشدار (ناخالص)
an impure chemical
مادهی شیمیایی ناخالص
... so that those whose nature is impure may come to a bad lot ...
... تا سیهروز شود هر که در او غش باشد
impure Latin
لاتین ناسره
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «impure» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impure