شکل جمع:
impunitiesمصونیت، بخشودگی، معافیت از مجازات، تنبیهناپذیری، کیفرناپذیری، معافیت از زیان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He breaks the laws with perfect impunity.
او با مصونیت کامل قوانین را میشکند.
The wealthy and influential elites often enjoy impunity, evading justice despite their wrongdoings.
نخبگان ثروتمند و بانفوذ اغلب از بخشودگی برخوردارند و علیرغم اعمال نادرست خود از عدالت دوری میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «impunity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impunity