شکل جمع:
immunitiesمصونیت، آزادی، بخشودگی، معافیت، جواز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Antibodies give us immunity against disease.
پادتنها در برابر بیماری به ما ایمنی میدهند.
acquired immunity
ایمنی اکتسابی
parliamentary immunity
مصونیت پارلمانی
temporary immunity from taxation
معافیت موقت از مالیات
This alloy has complete immunity to rust.
این آلیاژ فلزی نسبت به زنگزدگی کاملاً مقاوم است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «immunity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/immunity