با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Vulnerability

    ˌvəlnərəˈbɪləti ˌvʌlnərəˈbɪlɪti
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      vulnerabilities

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable uncountable C1
    آسیب‌پذیری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The researcher's study shed light on the vulnerability of coastal communities to rising sea levels.
    - مطالعه‌ی این محقق آسیب‌پذیری جوامع ساحلی در برابر افزایش سطح دریا را روشن کرد.
    - The child's vulnerability made him an easy target for bullies.
    - .آسیب‌پذیری کودک او را به هدفی آسان برای قلچماق‌ها تبدیل کرد
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد vulnerability

    1. noun The condition of being laid open to something undesirable or injurious
      Synonyms: exposure, liability, openness, susceptibility, susceptibleness, vulnerableness
      Antonyms: invulnerability

    ارجاع به لغت vulnerability

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «vulnerability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vulnerability

    لغات نزدیک vulnerability

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند