حساسیت، آسیبپذیری، فروگیری، استعداد، آمادگی، قابلیت
the susceptibility of some people to some diseases
مستعد بودن برخی از مردم نسبت به ابتلا به برخی از بیماریها
the susceptibility of this city to submarine attacks
آسیبپذیری این شهر در مقابل حملهی زیردریاییها
You should not do anything to offend the susceptibilities of the natives.
شما نباید اقدامی بکنید که موجب حساسیت بومیان بشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «susceptibility» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/susceptibility