با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Immune

ɪˈmjuːn ɪˈmjuːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more immune
  • صفت عالی:

    most immune

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adjective C2
    مصون، آزاد، مقاوم در برابر مرض بر اثر تلقیح واکسن، دارای مصونیت قانونی و پارلمانی، مصون کردن، محفوظ کردن
    • - Bacteria which are immune to antibodies.
    • - باکتری‌هایی که نسبت به پادتن‌ها مصون هستند.
    • - immune to diphtheria
    • - مصون نسبت به دیفتری
    • - immune complex
    • - هم‌تافت ایمنی
    • - immune from extra taxation
    • - مستثنی از مالیات اضافی
    • - The president is immune against legal prosecution.
    • - رئیس‌جمهور در برابر پیگرد قانونی مصونیت دارد.
    • - He is a stubborn man who is immune to pleas.
    • - او مردی لجوج است که گوشش به درخواست و تقاضا بدهکار نیست.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد immune

  1. adjective invulnerable
    Synonyms: allowed, clear, exempt, favored, free, hardened to, insusceptible, irresponsible, licensed, not affected, not liable, not subject, privileged, protected, resistant, safe, unaffected, unanswerable, unliable, unsusceptible
    Antonyms: susceptible, unguarded, unprotected, vulnerable

ارجاع به لغت immune

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immune» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/immune

لغات نزدیک immune

پیشنهاد بهبود معانی