صفت تفضیلی:
more immuneصفت عالی:
most immuneمصون، آزاد، مقاوم در برابر مرض بر اثر تلقیح واکسن، دارای مصونیت قانونی و پارلمانی، مصون کردن، محفوظ کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Bacteria which are immune to antibodies.
باکتریهایی که نسبت به پادتنها مصون هستند.
immune to diphtheria
مصون نسبت به دیفتری
immune complex
همتافت ایمنی
immune from extra taxation
مستثنی از مالیات اضافی
The president is immune against legal prosecution.
رئیسجمهور در برابر پیگرد قانونی مصونیت دارد.
He is a stubborn man who is immune to pleas.
او مردی لجوج است که گوشش به درخواست و تقاضا بدهکار نیست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «immune» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/immune