امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Resistant

rɪˈzɪstnt rɪˈzɪstnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more resistant
  • صفت عالی:

    most resistant

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
مقاوم، پایدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- heat resistant
- گرما پایا، مقاوم دربرابر حرارت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد resistant

  1. adjective Antagonistic
    Synonyms:
    immune opposing insusceptible contrary impervious defiant tolerant proof resistive unyielding renitent unsusceptible resisting unassailable
  1. adjective Impervious
    Synonyms:
    immune repellent resistive renitent resisting insubordinate proof against

ارجاع به لغت resistant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «resistant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/resistant

لغات نزدیک resistant

پیشنهاد بهبود معانی